پروژه متلب مدل پيشبين MPC
مقدمه
کنترل پيشبين مدل يا بر مبنای مدل به هفتاد سال پيش برمیگردد و پس از آن به سرعت پیشرفت نموده است. عبارت کنترل پیشبین بیانگر استراتژی کنترلی خاصی نمیباشد، بلکه دربرگيرنده رنج وسیعی از روش های کنترلی است که یک مدل صریح و روشن از پروسه مورد نظر را جهت بدست آوردن سیگنال کنترل با مينيموم کردن يک تابع هدف بکار میگيرد. اين روشها منجر به طراحی کنترلکنندههايی میشود که ساختارهايی مشابه دارند و درجههای آزادی مناسبی را معرفی مینمايند.
آنچه که در تمام خانواده کنترل پيشبين وجود دارد، عبارت است از:
- استفاده صريح از يک مدل برای پيشبينی خروجی پروسه در لحظات آينده (افق)؛
- محاسبات مينيمومسازی يک توالی کنترلی در يک تابع هدف؛
- يک استراتژی کاهشی؛ تا با ادامه روند آن، سيکنال کنترلی بهينه را در هر لحظه محاسبه و به سيستم اعمال نماييم.
در واقع مبنای کنترل پيشبين مدل استفاده از مدل سيستم برای پيشبينی آينده است. با داشتن ورودیهای قبلی و خروجیهای قبلی يک سيستم میتوان خروجی آينده را تخمين زد. مدل به دست آمده خروجی لحظات بعدی را به صورت تابعی از ورودیها محاسبه میکند. بنابراين با تغيير ورودیهای سيستم میتوان خروجیهای آينده سيستم را به سمت خروجیهای مطلوب سوق داد.
در اين پروژه از کنترل پيشبين مدل شبکه عصبی که مدلی غيرخطی است، استفاده شده است. در اين فصل نيز به عنوان مقدمه کار، به بررسی کنترل پيشبين مدل خطی، به دليل تشابه ساختاری با نوع غيرخطی آن، میپردازيم. در کنترل پيشبين مدل خطی، سيستم با مدل خطی تقريب زده میشود، که اين مدل میتواند پاسخ ضربه سيستم، پاسخ پله، مدل فضای حالت و يا تابع تبديل گسسته سيستم باشد.
پيش از معرفی کنترل پيشبين مدل، به طور مختصر اهداف کلی کنترلی که در هر کنترل کنندهای حداقل يکی از آنها دنبال میشود، ارائه میگردد. سپس به لزوم استفاده از کنترل پيشبين، کاربردها، مزايا و مشکلات استفاده از آن اشاره شده است. در ادامه استراتژی کنترل پيشبين مدل، اجزای الگوريتمهای آن و برخی از الگوريتمهای کنترل پيشبين مدل معرفی میشود و در نهايت به دليل وابستگی اين کنترلکننده به مدل، مختصری به بحث شناسايی و مدلسازی میپردازيم.
اهداف کلی کنترلی
به طور کلی ما از هر روش برای کنترل استفاده کنيم، يک سری اهداف کنترلی را دنبال خواهيم کرد که آن هدف، ما را به سمت استفاده از کنترلکننده خاصی سوق میدهد. از جمله آنها میتوان به موارد زير اشاره نمود:
– پايداری
– رديابی (حذف حالت های گذرا، صفر کردن خطا، و …)
– حذف اثر اغتشاش
– کاهش حساسيت
– افزايش مقاومت )بحث کنترل مقاوم نیز با توجه به همین کاربرد کنترلکنندهها مطرح شده است.(
– هزينه کنترلی: یک کنترلکننده حتی اگر بتواند بسیاری از مشکلات کنترلی ما را حل نماید اما در موازنه آن با هزینه به درصد مطلوبی نرسد، در عمل کاربرد چندانی برای ما نخواهد داشت
مدل پيشبين
مدل، پايه واساس MPC است؛ مدلی که خروجی سيستم مورد نظر را پيشبينی کند(مدل فرايند)؛ در مدلسازی خطی، مدل ممکن است يکی از مدلهای پاسخ ضربه، پاسخ پله، تابع تبديل يا مدل فضای حالت آن باشد؛ در مدلسازی غيرخطی نيز، میتواند يکی از مدلهای عصبی، فازی، ويا ترکيب اين دو و يا عاطفی استفاده شود که البته باعث پيچيده شدن مسئله بهينه سازی میگردد.
مدل سازی سیستم
در این پروژه مدل سیستم به صورت یک تابع تبدیل مرتبه اول و یک تاخیر تعریف شده است. این مدل به صورت زیر نشان داده شده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد